من و مریم

۱۷ مطلب در دی ۱۳۹۶ ثبت شده است

این که دلت بخواد اونی رو که دوست داری داشته باشی و اونم دوسِت داشته باشه اسمش چیه؟ انتظار بیجاس یا چیز دیگه؟

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ دی ۹۶ ، ۰۱:۵۷
جناب مهندس

اینکه وقتی اسمش میاد یهو دلت میلرزه و خیس عرق میشی و همه خاطرات آوار میشن روی سرت اسمش چیه؟ تعهدِ یا چیز دیگه؟

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ دی ۹۶ ، ۰۱:۵۴
جناب مهندس

سلام‏

با 23 ساعت و 53 دقیقه تعجیل تولدت مبارک.
برات آرزوی بهترین ها رو دارم.‏

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ دی ۹۶ ، ۰۱:۵۳
جناب مهندس

عشق یعنی
حتی اگه ازت عصبانی باشه
حتی اگه قهر باشه
اگه دوستت داشته باشه
نمیتونه ازت بی خبر بمونه
اگه غیر این باشه
بعید میدونم
دوست داشتنی در کار باشه...

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ دی ۹۶ ، ۲۲:۲۰
جناب مهندس

به همین زودی میخوام بزنم زیر قولم. آخه این چند وقته از بس دیدم یاد گرفتم.

من که با اینجا مشکلی ندارم، پس چرا باید با حرف یه نفر دیگه از اینجا برم؟ چرا یه نفر دیگه باید واسه من تصمیم بگیره؟

اگه اذیته خوب نخونه اینجا رو. مگه اینکه بحث سؤال پست قبل و جواب هی وا باشه. که اونموقع فلسفه همه ی این داستانا خنده دار میشه.

عایم_بک

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ دی ۹۶ ، ۲۲:۱۸
جناب مهندس

البته من نمیدونم مثل ایشون بتونم پای قول هام وایسم یا نه، ولی قول میدم که به علت جلوگیری از اذیت شدنش دیگه اینجا ننویسم و یه کنج دیگه واسه خلوت کردن هام پیدا کنم.

راستی یه سوال: اون چیه که با وجود اینکه اذیتت میکنه بازم میری دنبالش؟

هرکی میدونه به منم بگه جوابشو لطفاً.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ دی ۹۶ ، ۲۲:۱۵
جناب مهندس

حضورت
حتی نظم روز های هفته را بر هم زده،
میبینی جانم؟
با یاد تو
جمعه با آن همه دلگیری اش
شیرین ترین روز هفته شده است...

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ دی ۹۶ ، ۲۲:۱۲
جناب مهندس

کجاست ای یار آغوش تو

کجاست ای یار آغوش تو


منِ سخت را زبانِ تو باید

به این زخم ها دست تو شاید

باشد مرهمی

باشد مرهمی


جهان در جدال و

حال من و

اشک های نیمه شب

و تسکین این بغض با یاد تو

شاید کمی


کسی جز تو از درد ها و درون من آگاه نیست

کسی جز تو چون تو برای زمانه بزنگاه نیست


تو باشی پریشانم پیش تو

تو نفی حجابی، عریانم پیش تو


کجاست ای یار آغوش تو

کجاست ای یار آغوش تو


تو شور شعور غرور حضور عمیق باوری

تو به شکلی عجیب و غریبانه در مسلخ من یاوری

تو به اندازه ی بودنِ منی

تو حس ناب شعر خواندنی

تو تواناییِ ساده بودنی

تو دلیل محکم خوب مردنی


کجاست ای یار آغوش تو

کجاست ای یار آغوش تو...

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ دی ۹۶ ، ۲۲:۰۹
جناب مهندس

 

اینم شعر کاملش با ترجمه:


کوچه لره سو سهپ میشم
یار گلنده توز اولماسین
ائله گلسین ائله گئتسین
آرامیزدا سؤز اولماسن‏

ساماوارا اوت سالمیشام
ایستیکانا قند سالمیشام
یاریم گئدیب تک قالمیشام
نه عزیز دیر یارین جانی
نه شیرین دیر یارین جانی

ساماواری آلیشدیرین
ماشا گه تدیم قاریشدیرین
کوسولویوخ بارشدیرین
نه عزیز دیر یارین جانی
نه شیرین دیر یارین جانی

پیاله لر ایرفده دیر
هر بیری بیر طرفده دیر
گؤرمه میشم بیر هفته دیر
نه گؤزل دیر یارین جانی
نه شیرین دیر یارین جانی



کوچه هارا آب و جارو کرده ام
وقتی یار می آید گرد و خاک نشود
طوری بیاید و برود
که بین ما حرفی ( دلگیری ) نباشد

داخل سماور آتش انداخته ام
داخل استکان قند انداخته ام
یارم رفته تنها مانده ام
چه عزیز است جان یارم
چه شیرین است جان یارم

سماور را روشن کنید
ماشا آورده ام ( زغال را ) به هم بزنید
با هم قهریم آشتی مان بدهید
چه عزیز است جان یارم
چه شیرین است جان یارم

پیاله ها در تاقچه اند
هرکدام در یک طرفند
یار را ندیده ام یک هفته است
چه زیباست جان یارم
چه شیرین است جان یارم

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ دی ۹۶ ، ۲۲:۰۸
جناب مهندس

سلام

امشب رفتیم بیرون

با علیرضا و سیمین و ساسان

رفتیم از این بازی هایی که میری توی یه اتاق بعد باید کلی معما حل کنی و یه جورایی کاراگاه بازی در بیاری و راه خروج رو پیدا کنی

خیلی متفاوت بود و البته جالب

بازم میرم

البته از اونجایی که من خیلی باهوشم یعنی ما خیلی باهوش بودیم توی نیم ساعت همه معما هارو حل کردیم (زمانش یک ساعت بود)

کلی هم عکس کاراگاه طوری گرفتیم

بعدشم واسه شام رفتیم فود کورت پل طبیعت و بالاخره من کته کباب رو تجربه کردم

الانم اومدم خونه و دارم می نویسم

شب بخیر

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ دی ۹۶ ، ۲۲:۰۷
جناب مهندس