من و مریم

شاید قسمت

جمعه, ۲۲ تیر ۱۳۹۷، ۰۲:۳۰ ق.ظ

بی خواب شدی

هی با گوشیت اینور اونور میچرخی

طبق عادت هرشبت میری یه سر به وبلاگت بزنی‌ ببینی‌ امروز حواسش بهت بوده یا نه

داری bayan.ir رو تایپ میکنی که از پنجره اتاقت که یکم لاش بازه صدای آهنگ آخرین سکانس شهرزاد میاد

اتفاقاً آخرین پستتم همین باشه

میری میبینی که بلهههه

امروز حسابی هواتو داشته و اتفاقاً همین چند دقیقه پیش بهت سر زده

توی دلت طوفان میشه

میری توی وبلاگش

هی با خودت کلنجار میری که پیام بفرستم یا نه؟

دلو میزنی به دریا

یهو یادت میوفته که پیاماتو بلاک‌ کرده

میری از حساب بیانت خارج میشی و باز میای که پیام بفرستی

دودلی ولی تایپ میکنی

هی تایپ میکنی و پاک میکنی

تهش اینو واسش مینویسی که دنبال چی‌ میگردی؟

باز میای توی وبلاگ خودت

هی ریفرش هی ریفرش

منتظری جوابتو بده

یادت میوفته که الان بهترین وقته که خوشحالیتو باهاش شریک شی

خوشحالی ای‌ که سه روزه میخوای دلیلشو بهش بگی ولی نیست

خداروشکر که گفتم...

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۷/۰۴/۲۲
جناب مهندس

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی